مسافرت .... دوستای خوبم
سلام عزیز مامان خوبی؟ ببخشید خیلی وقته وبلاگتو آپ نکردم، یه کم تنبل شدم دوشنبه دو هفته پیش دایی اومد دنبالمون که بریم پیش مامان اینا، تقریبا 4 روز اونجا بودیم، خیلیییییییی خوب بود، به خاطر وجود شما خیلی وقت بود که نرفته بودم و حسابی دلتنگ بودم. مامانیم واست کلی خریدای خوشگل کرده بود، تقریبا همه وسایل بهداشتی و لباسات رو گرفته بودن و من حسابی شرمنده شدم. روز 4 شنبه هم بابایی اومد پیشمون و جمعه با هم برگشتیم، هر وقت که فکر میکردم دوباره میخوام از مامان اینا دور شم اشکم راه میفتاد، الان هم که دارم اینا رو مینویسم دوباره کلی دلم واسشون تنگ شده، خیلی خلاصه نوشتم ماجرای مسافرت رو، چون اگه بخوام بیشتر یاد اون چند روز بیفتم دوباره گریه م...
نویسنده :
مامان فسقلی
23:53